سبک دیکانستراکشن (deconstructivist architecture) یک سبک نوین در معماری است. استایلی متفاوت از سبکهای رایج که در آن، ظاهر ساختمان طرحی متفاوت و عجیب غریب به خود میگیرد. از این رو، دیکانستراکشن را به معنی ساختار شکنی تعبیر کردهاند. غیر خطی بودن و تخطی از قوانین تقارن، از ویژگیهای این سبک است. ژاک دریدا و زاها حدید از معماران مشهوری هستند که در این زمینه کار کردهاند. آثار و بناهای معروفی از این سبک ساختار شکن را میتوان در نمای موزه گرونینگر و استادیوم ملی چین دید. در این مقاله به معرفی سبک دیکانستراکشن در معماری پرداخته شده است. با آنلاین سازه همراه باشید.
به زبان ساده، دیکانستراکشن سبک خاصی از معماری است که در آن، سازه ساختمان، ظاهری غیر متعارف و متفاوت از طراحی و شکلهای رایج و معمول دارد. deconstructivist را میتوان به معنی ساختار شکنی و بنیان فکنی معنا کرد. زیرا در آن، حالات رایجی که در بیشتر سبک های معماری جهان مثل معماری اسلامی وجود دارد، دیگر دیده نمیشود. تئوریهای ساختار شکنی باعث شد تا برخی از جذابترین و نمادینترین ساختمانهای اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم پدیدار شوند. ساختارشکنی جنبشی متعلق به معماری معاصر است و برای مخالفت با عقلانیت منظم مدرنیسم ایجاد شد. این سبک غیر خطی و سرپیچی آن در برابر اشکال متقارن، باعث ایجاد ساختمانهایی با ظاهر بصری منحصر به فرد شد.
سبک دیکانستراکشن، این تفکر که معماری باید قواعد هارمونی و تقارن را رعایت کند، شکست و از آن عبور کرد. در واقع، دیکانستراکشن در معماری، قانون و قواعد باستانی را به نفع چیزی هیجان انگیزتر زیر پا نهاده است؛ تفاوتی فاحش در طراحی معماری و طراحی نمای سازههای ساختمانی! آنچه که ساختارشکنی در معماری را بسیار جذاب میکند، آزمون مقاومت سازه در گذر زمان است. مربع یک مربع است و تمام اضلاع آن با هم برابر هستند و این ویژگی، ثبات سازه را بیشتر میکند؛ اما سازه های دیکانستراکشن چطور؟!
در deconstructivist، معمار با به چالش کشیدن درک بیننده از وحدت و ثبات، نشان میدهد که عدم تقارن و ناهماهنگی در طراحی، میتواند قدرتمند و زیبا عمل کند. این کار را میتوان با قرار دادن فرمها در تضاد با یکدیگر انجام داد و به این ترتیب، طرحی خیره کننده در ساختمان ایجاد کرد.
ساختارشکنی در معماری، در اوایل دهه 1980 ظاهر شد؛ اما در دهه 1990 شروع به رشد کرد. نام این جنبش معماری پست مدرن برگرفته از «واشکنی» است؛ شکلی از تحلیل ادبی به رهبری فیلسوف ژاک دریدا.
در ابتدا، معمارانی که ساختمانهای ساختارشکنانه طراحی میکردند، از برچسب زدن کار خود به عنوان سبک یا جنبش معماری خودداری کردند. از نظر آنها، رویکرد آنها صرفاً با معماری مدرن در تضاد بود و به این ترتیب کاملاً از تاریخ، جامعه، مکانها و سنتهای فناوری یا تکنولوژیک جدا شد. با همه اینها، اصطلاح «ساختشکنی» در زبان روزمره باقی ماند و اکنون به یک روند کلی در میان معماری معاصر اشاره دارد.
بنیانگذار سبک deconstructivism یک فیلسوف فرانسوی به نام ژاک دریدا است. ایده ساختار شکنی در معماری به اواخر دهۀ 1980 بر میگردد. این ایده زمانی مورد توجه قرار گرفت که یک گروه معماری به نام معماران آوان گارد (avant garde architects) در موزه هنر مدرن نیویورک، نمایشگاهی به نام معماری دیکانستراکتیویست برپا کردند. گروه معماران آوان گارد متشکل از فرانک گری (Frank Gehry)، دانیل لیبسکیند (Daniel Libeskind)، رِم کولهاس (Rem Koolhaas)، پیتر آیزنمن (Peter Eisenman)، زاها حدید (Zaha Hadid)، کوپ هیملب (Coop Himmelb) و برنارد چومی (Bernard Tschumi) بود. در سراسر جهان، معماران زیادی وجود دارند که سازه های ساختار شکنانه طراحی کردهاند. اما افراد نامبرده در بالا را میتوان از معماران مشهور سبک دیکانستراکشن دانست.
در معماری دیکانستراکشن به جای این که فرم به دنبال کارکرد باشد، کارکرد تابع تغییر شـکل است. برخلاف مدرنیستها که میگویند فرم تابع عملکرد است. این سبک تنها منتهی به احجام نامتقارن نیست؛ بلکه احجام متقارن نیز در آن جا دارد. هدف اصلی آن، پاسخگویی به تفسیرهای مختلف از طرح است. ویژگی های سبک deconstructivist در معماری عبارتست از:
سحر کوه فر فوق لیسانس پترولوژی